تغییراتی که به وقوع میپیوندد !
کاپیتالیسم مجبور به عقب نشینی است !
پدرام نو اندیش

با پایان پدیده سرمایه داری دولتی در روسیه، بورژوازی به تعرض بزرگی عليه طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی در سطح جهان دست زد. بورژوازى ميخواست پيروزى درون طبقاتى يعنى پيروزى بازار آزاد بر سرمايه دارى دولتى را با پيروزى بيرون طبقاتى يعنى شکست کارگر و آرمان کارگرى همراه کند. کلید واژه این تعرض "پايان کمونيسم" بود که از سوی محافل بورژوازی جار زده شد. با واقعه تروریستی یازدهم سپتامبر، ناتو و آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به کشورهای عراق و افغانستان لشکر کشیدند و از کشته های زنان و مردان و کودکان پشته ساختند. با بمب و موشک بنیانهای مدنیت در این کشورها را يا نابود و يا به سطح نازلی تقلیل دادند. حکومتهای دست نشانده و تحت حمایت قبلی شان را با میلیتاریسم نظم نوینی ساقط کردند و از ترکيب مرتجع ترين نيروهاى موجود اپوزیسیون و جانشين ساختند. به جای نوکر قبلی نوکرانی از جنس چلبی و بارزانی، جلال طالبانی و نوری مالکی و صدر در عراق و حامد کرزای و جنایتکارانی از این دست در افغانستان را در راس ماشین سرکوب قرار دادند. به مردم گرسنه و محروم این کشورها فخر فروختند که برایشان دمکراسی آورده اند! همین دمکراسی ای که اکنون در لیبی با هواپیماههای ناتو در حال ساختن آن هستند. هر روز جنگ را به نقطه ای از لیبی می برند که جایی از لیبی از دمکراسی ميليتاريستى بی نصيب نشود. کسى چه ميداند٬ شاید روزی سرهنگ قذافی مثل بن لادن توسط دمکراسی خواهان کشته و به دریا انداخته شد. همین دمکراسی ای که اگر بتواند مردم سوریه را دور بزند٬ نمونه دیگری از حکومتهای نوع عراق و لیبی نیز برای سوریه رقم خواهد زد. فعلا که اپوزیسیون بشار اسد را در ترکیه با نمایندگانی از اخوان مسلمین و ناسیونالیستهای مرتجع سوری سرهم کرده اند و پیشاپیش اسم اين مرتجعين را "شورای انقلاب" نام گذاری کرده اند.

اما فخر فروشی و سیاستهای غارتگرانه بورژوازی سرمست از غلبه بر بورژوازی دولتی روسيه و بلوک شرق٬ دیری نپایید که جای خود را با آغاز بحران مزمن جهانی سرمایه داری، به ورشکستگی سیاسی و ایدئولوژیک این نظام پوسیده و واپسگرا داد. بحران عميق سرمایه داری جهانى نتيجه کارکرد سياسى و اقتصادى اين نظام است. حمله نظامی به کشورهای منطقه خاورمیانه به بهانه مبارزه با تروریسم، بحران را با ابعاد بزرگتری بازتولید خواهد نمود. اکنون کشتی بورژوازی در کشورهایی که تا چندی پیش مدعی بهترین نمونه دمکراسی پارلمانی بودند و قرار بود آنرا به کشورهای اقماری و کشورهای رها شده از سرمایه داری دولتی بلوک شرق صادر کنند٬ چنان به گل نشسته است و چنان در مخمصه بحران ذاتی این نظام گرفتار شده که با هر راه حل برای برون رفت از بحران، شکست دیگر خود را رقم می زنند. در یونان فروش جزیره ها به عنوان باز پرداخت وامها که اعلام میشود توسط باندهای دولتهای قبلی به غارت رفته است و همچنین اخذ میلیاردها یورو وام دیگر از بانکهای آلمانی و فرانسوی و یا صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، برای پرداخت بهره وامهای قبلی از سفره طبقه کارگر٬ به عنوان مسکنی حتی موقتی کارگر نیافتاده است. به فاصله کوتاهی، بحران عمیق تر از پیش چهره نمایانده و بورژوازی را عملا با بن بستی عمیق در این کشور مواجه ساخته است. راه حلهای مشابه در ایرلند، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و چند کشور دیگر اروپایی نیز بن بست بورژوازی را بیش از پیش به نمایش گذاشته است.
 
در هیچ دوره ای از عمر نظام طبقاتی سرمایه داری، دول بورژوازی و مدافعان آن به این اندازه به ورشکستگی و بی آلترناتیوی دچار نشده اند. آن دوران قدر قدرتی و عربده کشی مدافعان بورژوازی سرمست از غلبه بر بلوک شرق به سر رسیده است. دولتهای بورژوازی تنها راهشان تهاجم و اعمال فقر بيشتر است. اما دقيقا در شرايطى که بورژوازی غرق بحران است٬ میتوان و بایستی  توان تعرضش را سلب کرد و به عقب راند. در مقابل این بی آلترناتیوی بورژوازی بایستی راه حل سوسیالیستی پیش پای جامعه قرار داد. شعارهای نه به تمام راه حلهای بورژوازی٬ تعرض کمونيستى براى خلع يد سياسى و اقتصادى از طبقه حاکم٬ الغا مالکیت خصوصی بر ابزار تولید اجتماعی و لغو کار مزدی، و برپائى نظام شورائى تنها راه حل انسانی برای نفى جهنم سرمايه دارى و نفى کل مشقاتى است که این نظام استثمارگر بر چند میلیارد نفر انسان تحميل کرده است.

اين "اتوپیا" نیست٬ واقعی است. این دوران تغییرات بزرگی است که بر اثر چرخش جهانی به چپ، میتواند زمینه ساز خلع ید از قدرت سیاسی بورژوازی در کشورهایی شود که هم بورژوازی توان اداره و اعمال قدرتش را از دست داده است و هم طبقه کارگر و توده هاى محروم فى الحال با تشکل و سازمانیابی مستقيم٬ امکان برپائى مجامع عمومی و راه افتادن جنبش شورائى را يافته اند.   

اکنون توده های وسیعی از معترضان به نظام سرمایه داری در کشورها و مناطق مختلفی از جهان با تشکیل مجامع عمومی خود در برابر مقرهای مالی نظام نابرابر سرمایه داری، مبارزه وسیعی را آغاز کرده اند. در 15 اکتبر جمعیتی بالغ بر سه هزار نفر در مقابل بورس پلین شهر آمستردام هلند تجمع کردند و یکصدا بورژوازی و راه حلهای آن را به سخره گرفتند و زنده باد سوسیالیسم را فریاد کشیدند. همزمان با این اعتراضات، صدها هزار نفر در بروکسل، رم و دیگر شهرهای اروپا و آمریکا و آسيا "نه" خود را به نظام سرمایه داری اعلام کردند. در ایتالیا پلیس مدافع بورژوازی به مقابله با تظاهر کنندگان دست زد و رم به صحنه جنگ تمام عيار خيابانى تبديل شد. مردم معترض از طریق شبکه های اجتماعی آمادگی خود را برای شرکت در اعتراض 15 اکتبر به همدیگر اعلام می کردند. تجمع معترضین به کاپیتالیسم در پایان روز 15 اکتبر خاتمه نیافته و همانند التحریر مصر، چادرهای خود را مقابل بورس پلین شهر آمستردام برپا کردند. مدیای غربی مجبور به بازتاب گوشه کوچکی از این صف هزاران نفری معترضین گردید. اما همانطور که این معترضان از طریق شبکه های اجتماعی همدیگر را خبردار می کردند، فیلمهای این اعتراضات به فاصله کوتاهی در یوتوب و فیس بوک منتشر گردید. این شبکه های اجتماعی ابزار پیوندهای بزرگی از هزاران انسان ضد کاپیتالیسم را برخلاف میل مدافعان و طراحان این شبکه ها فراهم آورده است. در متن این اعتراضات آلترناتیو کمونیسم کارگری مارکس و منصور حکمت توسط رفقای حزب اتحاد کمونیسم کارگری با توزیع صدها نسخه از اطلاعیه های حزبی و اهتزاز شعارها و پرچم کمونیسم کارگری در فضای این اعتراضات تبليغ شد.

راه حل بورژوازی در شرایط کنونی، دامن زدن به فضای تروریسم بین المللی و ميلیتاریسم٬ تحمیل فقر بیشتر، تعطیلی کارخانجات و اخراج کارگران آنها به بهانه ورشکستگی و عدم سود آوری، قطع خدمات اجتماعی که محصول دهه هاى متمادى مبارزه کارگرى و آزاديخواهانه است٬ و تعرض سياسى و ايدئولوژيک است که دولتهای سرمایه داری برای خروج از بحران به آن چنگ انداخته اند.

تقابل با اين موج ارتجاع بين المللى کار جنبش کمونيستى طبقه کارگر و جنبش ضد سرمايه دارى عظيمى است که هم اکنون سراسر جهان را در بر گرفته است.  کمونیسم کارگری تنها آلترناتیو بی بدیل  بشریت مترقی امروزی است که از تبعیض و نابرابری و از توهین و تحقیر جامعه بورژوائی، به تنگ آمده است. کمونیسم کارگری برای برون رفت از بن بستی که بورژوازی مفتخور به جامعه بشری تحمیل کرده است، راه حل سوسیالیستی خود را ارائه میکند. کمونيسم کارگرى عليه سياستهاى عسرت اقتصادى٬ عليه تروریسم اسلام سیاسی و دولتهای غربی، همراه و پيشاپيش جنبش ضد کاپيتاليستى تلاش ميکند. مبارزه متحدانه برای به زیر کشیدن انقلابى دولتهای وحشی سرمایه داران و نظام موجود تنها مسیر رسیدن به جامعه ای مبتنی بر آزادی، برابری و رفاه اجتماعی است . *

17 اکتبر 2011